دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

۷۵ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

عزیز من

پاییز غم انگیز برگ ریز

یک روز می رسم

و تو را

می بهارمت!


#دکتر سید مهدی موسوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۱:۴۶
ترانه زندگی

کلافه کلافه کلافه....

کلی کار دارم و حوصله هیچ کاری ندارم!

دقیقا حوصله ی هیچ کاری رو ندارم.

جهاد با نفس ، حموم، نظریه، پرسشنامه، طرح سوال استراحت! ، فیلم و ...

اما دلم فقط استراحت میخواد!

کاش زودتر هفته دیگه بشه ، بریم مشهد.... دلم داره پر میکشه براش، پر ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۱۸:۴۱
ترانه زندگی

خدایا....

فقط تو میدونی چه خبره توی دلم...  فقط تو میدونی که دلم چقدر میخوادش...

که دلم چقدر چیزا میخوادش...

خدایا....

میگن سخن از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

از ته ته ته ته دلم دارم میگم خدا.... خودم که اینطور حس و فکر میکنم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۰۹
ترانه زندگی

حالم بهتره، سرگیجه دارم فقط.

#چطوریفاک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۰۱
ترانه زندگی

رفتم پست های شهریور رو خوندم.

چقدر سردرگم بودم.

خداروشکر که الان هرچقدم سخت بگذره که البته اینقدام نیست واقعا، میدونم تهش برای یه هدفی دارم این کارو میکنم.

خداروشکر که از یه ماه و نیم پیشم هم بهترم.

#الحمدلله_علی_کل_حال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۰۰:۴۸
ترانه زندگی

دو شبه که یا از سوزش معده خوابم نمی بره و یا از خواب بیدار می شم نیمه شب!!

الانم گرسنمه معده م میسوزه اما میل ندارم به چیزی.

+ دفعه پیش هم تا چند روز بعد هیپ اینطوری بودم، نمیدونم ربطی داره یا تلقینه؟

البته شاید اثر اون قرص هم باشه.

کلا از اول هفته خیلی کم غذا خوردم. خوشحالم. خداروشکر. فکر کنم افتادم رو دور لاغری! خوبه دیگهه. خدایا شکرت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۰۰:۴۲
ترانه زندگی

با اینکه صبح یکم دیرتر بیدار شدم و حموم باید میرفتم اما به تنبلی و کم همتی غلبه کردم و اقا دعوت کرد و رفتم شاه عبدالعظیم (ع). وقتم کم بود چون باید میرفتم جایی. اما همون جا کلی گریه کردم. همون چهل پنجاه مینی که اونجا بودم.... کلی حرف زدم.... با او...


بعدش رفتم کلاس محبوبم. هدیه به خدا. عالی بود. واقعا حکمتش بود که به جای پنجشنبه ، امروز برم. چون امروز نیازش داشتم. الحمدلله . ❤ .

بعدش توی نمازخونه مترو، یا واهب الهدایا...


خیلی اروم ترم. بعدش بارون که خودش هدیه ی خداست.... 

بعدترش هم اتفاقی تو یکی از کانالا فال این هفته ت رو ببینی که میگه کار درست رو کردی. پس شنبه کار خوبی کردی و لازم بوده. 

لازمه درباره این حس و درباره کم و کمتر کردنش ″فکر″ کنم. تفکر که درس دفعه پیش بود و هدیه به خدا که درس امروز بود.

به یه آرامش نسبی رسیدم. خداروشکر. خدایا مرسی جان دلم.

الحمدلله علی کل حال.

#حالم_بهتره

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۵ ، ۲۰:۴۸
ترانه زندگی

+ دلم تنگه برای گریه کردن....

کجاست مادر، کجاست گهواره ی من؟ ....


همون گهواره ای که خاطرم نیست

همون امنیت حقیقی و راست

همون جایی که شاهزاده قصه

همیشه دختر فقیرو میخواست


همون شهری که قد خود من بود

از این دنیا ولی خیلی بزرگ تر

نه ترس سایه بود نه وحشت باد

نه من گم می شدم نه یک کبوتر


دلم تنگه برای گریه کردن....

کجاست مادر، کجاست گهواره ی من؟...


نگو بزرگ شدم، نگو که تلخه

نگو گریه دیگه به من نمیاد

بیا منو ببر نوازشم کن

دلم آغوش بی دغدغه میخواد


تو این بستر پاییزیِ مسموم

که هرچی نفس ِ سبز ِ بریده

نمیدونه کسی چه سخته موندن

مث برگ روی شاخه ی تکیده


دلم تنگه برای گریه کردن...

کجاست مادر کجاست گهواره ی من؟...


ببین شکوفه ی دل بستگی هام

چقد آسون تو ذهن باد می میرن

کجاست اون دست نورانی و مؤجز

بگو بیاد دستمو بگیره....


دلم تنگه برای گریه کردن

کجاست مادر، کجاست گهواره ی من ؟...


+ خوانده شده توسط گوگوش

#ترانه زویا زاکاریان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۵ ، ۰۰:۴۴
ترانه زندگی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۶ آبان ۹۵ ، ۱۷:۴۷
ترانه زندگی

دلم میخواد حرف بزنم با یکی ...

+ کوفت به این باور غیر منطقی اضافه بودن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۱۵:۲۴
ترانه زندگی