دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

یلدای ۹۸

جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۱۹ ق.ظ

ناهید اینا امروز صبح زود رسیدن.

غروب بعد از دلگیری ها منتظر بودم برن تا یه دل سیر گریه کنم... تا فکر کنم و هی فکر.... ولی احتمال خیلی زیاد فکرای منفی و ناخوب...

هنوز نرفته بودن و توی چارچوب در بودن ک آجی پیام داد تنهایی؟ تا من بخوام جواب بدم چندبار زنگ زده بود...پشت هم...

اصلا نگران شده بود....

بعدش گفت خودت خوبی؟ منم شروع کردم به حرف زدن...

۱۲ تومن تخفیف اسنپ فود داشتم... به آجی می گفتم که بگیرید استفاده کنید. فقط مال امشبه. قبول نمی کرد.

بعدش زنگ زد و گفت که داداشش از بیرون اومده و غذا سفارش دادن. چندبار میگفت چقدر جات خالیه و ... . از اون جات خالیه های واقعی.. ‌ خدا جونم الحمدلله.....

دیگه زنگ زد و گفت که ازت خواهش میکنم ما خریدیم تو هم با تخفیف برا خودت بگیر که همه با هم غذا از بیرون بخوریم.

واقعا میل نداشتم.  گفتم اصلا تو مودش نیستم، گفت به خاطر همین میگم. نمیدونستم به این همه محبتش نه بگم. سفارش دادم. دیگه یه پیتزا رو به تنهایی خوردم!

یاد ماه رمضان افتادم. سحرهای ساکت و تنها. یا الان سکوت خونه ک تنهاییم.... نمیدونم. واقعا الحمدلله داره. که مجبور نیستم اونجا باشم... که خداروشکر تنهایی رو هم دوست دارم. ولی راستش بودن با یه آدمهایی از تنهایی هزار برابر بهتره و خدا هم راضیه....

دلم گرفته راستش یکم. یعنی میشه این روزا تموم شه؟ این تنهایی، نفس گیره.... نمیتونم به ماه رمضون امسال که گذشت فکر کنم....

خدا جونم.... که البته در کنارش چقدر خوبی ها هم داشت.... الحمدلله‌‌....

خدا جونم دوستت دارم.... خدایا خییییییییلی شکرت.  که یه آجی ‌ واقعی بهم هدیه دادی بعد از اوووونهمه تنهایی و حیرونیو سردرگمی....

خدا جونم خیلی خیلی خیلی شکرت. الحمدللهرب العالمین ❤❤❤❤❤❤😍😍😍😍😍😍😘😘😘😘😘

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۲۹
ترانه زندگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی