خوش گذشتنای امروز...
يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۶ ب.ظ
امروز اولش خوب بود
صبح با سروناز ، کلاس تفسیر پیاده روی حرف زدن با سروی
بعدش کوچه پس کوچه های فلان خیابان برای تحویل دادن وسیله و کتاب.
بعدش یه ناهار خیلیییی خوشمزه و چسبناک بعد از مدتها با مامان خوردن.
بعدش سینما.
بعدش پرینت بلیت مشهد.
اما وقتی اومدیم....
کاش هیچوقت نمی نشستم تو هال :)
باید کم کم به طور جدی بهش فکر کنم!
۹۵/۰۸/۲۳