دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

دیشب..

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۲۰ ب.ظ

نمی‌دونم دیشب چجوری صبح شد، نماز صبحم رو خوندم، بعدشم بیدار بودم، یادمه تا آخرین لحظه که نفس عمیق نمیتونستم بکشم و اگه یکم عمیق نفس می‌کشیدم سمت چپم درد می گرفت. یادمه تو خواب و بیداری با ترس نفس می کشیدم. نفهمیدم چی شد که خوابم برد دیگه. یادمه یکم بهتر شده بودم.

یعنی با سختی میتونستم نفس عمیق بکشم، نفسم بالا نیومد تا حدی، اما یکم درد می‌گرفت فقط.

خوابم برد خداروشکر. الان خوبم. الحمدلله.

دلم نمیاد به مامان بگم. نمیدونم چرا.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۰۶
ترانه زندگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی