خواب عجیب
يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۳۱ ق.ظ
امروز صبح، ۲۸ اسفنذ، ی روز مونده ب تولد حضرت زهرا (س), صبح بیدار شدم و دیدم همه خوابن و منم خوابم برد دوباره. طرفای ۹ صبح. خواب دیدم که موسسه شمس داره میبره مشهد، و اسم من و النازم جزء اون سه نفره که میشه بریم اما تو هتل تخت نیست و رو زمینیم. داشتم پرواز میکردم. ک بین اون سه نفر منم هستم... فهمیدم از مشهد یه سره می برن نجف و کربلا... با پول ۲۰۰ هزار تومان. داشتم می مردم من از خوشی.... مامان راضی بود، اما بابا یه ساعت مونده به رفتن وقتی فهمید می برن کربلا نذاشت. وقت خداحافظی رو یادمه که خانم کوشکی با همون لبخند مهربونش داشت می خندید ک در اسانسور بسته شد. گریه میکردم مثل چیییی. چشم نمونده بود برام!
النازم رفت... یعنی تو خواب هم کربلا...
خیر است إن شاءالله.
خدا کند که بیایی ....
۹۵/۱۲/۲۹