چرا انقد حالم بده؟
+ امشبم قرص بخورم؟
++ منتظر بهونه برای گریه م.
و حتی بی بهونه.
+++ خسته، بی شکیب...
یا الله...
الله مدد...
حالمو بد میکنی.
مخصوصا الان که اول اول صبحه.
نمیدونی چیکار میکنی باهام. منو یاد خاطرات تلخم می ندازی و از اینکه نمیتونم اونطوری که باید دوستت داشته داشم، دچار عذاب وجدانم می کنی.
هیچی دیگه. همین.
+ دیشبم نزدیک ساعت سه خوابیدم تا نزدیک شش.
یه حالیم. حس میکنم دارم میرم توی خلوت و پیله خودم.
حس میکنم دوباره قراره یه دوره فشردگی بیرونی ( فشار از بیرون و عدم واکنش من در ببرون ) برایم پیش بیاید.
مث وقتایی ک همه چی بد می شه و میرم تو خودم...و نمیتونم حرف بزنم.
شاید فقط یه حس باشه.
هرچی خدا بخواد.
دلم مشهد میخواد به همین زودی... دقیقا دلم خیلییی مشهد می خواد! ...
+ دیروز باران میگفت به یقین رسیدم که به زودی می ری کربلا..... خدا میدونه... خدا میدونه....
وای یعنی واقعا خداروشکر خوب شدم!
حال خیلی بدی داشتم. در حدی که نمیتونستم از تخت بلند شم تا دمنوشی که مامان آورده بود رو بخورم تا بهتر بشم.
نفهمیدم کی خوابم برد حتی. ولی چشمامو باز کردم دیدم خداروشکر خیلی بهتر شدم و حالم خوبه.
+ برم درس بخونم. دکتر غلامی این دو هفته به شدت فشرده است. امتحان و مقاله سروش هم مضاف بر آن.
گمان نکنم جمعه بتوانم بروم.
امروز خیلی خوب بود موسسه. نقاشی. جشنواره. برای خدا.
همینطوری طرح زدن.... الحمدلله.
استاد باهام مهربون بودن. دوسش داشتم رفتارشو😘.
بعدش کلاس دکتر خواب بودم کلا و حالم بد بود سرش.
بعدش اومدم خونه. عجیب بی قرار بودم. اومدم بخوابم. یه کار خوردم. قرص کوچیک ....
اومدم بخوابم و دیدم که صدای یخ ریز اومد.
آره. داره نوشیدنی میخوره دوباره.
نمیدونم.
هیچی.
همین.
+ مامان آویشن درست کرده بود برام. خدا خیرش بده. الان خوردم. مسخره ست اما آرومم کرد. نمیدونم خاصیت آرامش دهندگی داره یا نه. ولی امشب خوب بود واسم.
الحمدلله. خدایا شکرت.
به این فکر میکنم اگه هربار توی جمعا، بعدش همین حال و همین طوری بود,
چقدر محشر می شد....
و حس میکنم باید این طور بشه.
حس اینکه فرصتام رو دارم از دست می دم....
و خدا هی می بارونه برام از رحمتش که برم سمتش. که بالاخره یادش بگیرم...
خدایا خودت کمک کن...
چقدر محشر و آرامش بود واقعا .... خدا کمک کن بیشتر و بیشتر بشه...
+ تو رو حس میکنم هرروز
با تمامی وجودم...
تو ببخش اگه بدم من
تو که رحمان و رحیمی...
ممنون که هستی خدا جونم.....
تو همین سکوت شب... حرف زدن برای خودت.... دوستت دارم....
چقدر آرامش بخشه این سکوت وقتی برای تو بگذره.....
دوستت دارم خدا.....
دلم میخواد انقد بزرگ شم که بتونم بمیرم برات.... کمترین کاری که از دستم برمیاد برای این همه جمال و جلال ِ بی نهایتت ... ❤😘
+ داری منو با قرآن ت دوست میکنی. دوستت دارم. ممنونتم...
ای که مرا خوانده ای
را نشانم بده...
خدا جونم.... چقدر بزرگی.......
ممنون که این مسیرها رو سر راهم قرار دادی... من حیث لایحتسب.... ممنون خدا....وگرنه چجوری میتونستم پیدا ت کنم و داشته باشمت خدا.... خدا دوستت دارم.... الحمدلله. 😘. از بزرگیت هیچی نمیتونم بگم خدا جونم.... الحمدلله.