یافتن حلقه مفقوده این حال های متفاوت....
شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۱۸ ق.ظ
امشب که گذشت یعنی دیشب خونه خاله بودیم. با اون حجم از بد اخلاقی ای که از صبحش داشتم و ... .
بدون هنگامه اینا و بابا.
یکم که گذشت، دلم آروم و قرار نبود. دلش میخواست پاشه بره همش. انگار تو دلش رخت می شستن! یه جوری بود. دلش موسیقی حمیدهیراد خواسته بود مثلا... روحش از حرفای زشتی که به شوخی گفته میشد اذیت میشد. کاری نمیتونست بکنه ولی. شایدم بلد نبود.
از وقتی اومدن خونه، حال خاصی داره. هنوز که هنوزن بیداره. اون آدم بد اخلاق صبح که فارس نمی کشید این فایلها رو گوش بده، الان داره فایلهای محرم و مناجات رو گوش میده. با خدا حرف میزنه. حالش خوبه با خدا.
میدونی؟ انگار اون انرژی منفی، اینطوری با خدا جبران داره می شه. اینکه خدا جبران می کنه....... خدا جبران می کنه...
و میدونی توی همین فکرا به چه نتیجه ای رسیدم؟ اینکه پس چرا از جمع های هنگامه و آخر هفته های بابا اینطوری نمیشم؟ چرا حالم بد میشه به جای این شوق و دلتنگی بیشتر به خدا؟
فکر کنم فهمیدم... چون پای #خودم ! در وسطه. چون منیته. چون خودم محورم. حتی اگه بگم که از این ناراحتم که مثلا به مقدساتم فحش میدن نه به خودم. با وجود همه این چیزایی ک سطحه و رو، تهش منیته. وگرنه چرا امشب که اونا نبودن اینطوری شد و وقتی هستن جنس گریه ها و ناراحتیام متفاوت میشه؟! فرقه بین این دلتنگی عاشقانه و آرامش با اون حال...
خدایا خودت کمک کن مال خودت بشیم.
کمک کن ز تو جز تو نخواهیم....
+ عکس الهام از حرم امام رضا علیه السلام. دلم رفت❤❤...
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام...
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجک الشریف، ادرکنا...
اللهم عجل لولیک الفرج....
اللهم عجل لولیک الفرج...
اللهم عجل لولیک الفرج...
۹۶/۱۱/۲۱