دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

بسم الله الرحمن الرحیم...

چگونه فریادت نزنم؟
چرا دم از یادت نزنم؟
در اوج تنهایی...

خدای من.... خدای امیرالمومنین علیه السلام....خدای حسین بن علی....
خدایا....
دیشب.....
کتابخونه.... با فاطمه.... اولین روزش توی این کتابخونه... بعدش آخرای ساعت... خلوتی کتابخونه...
هدیه ای که میخواست بده ...
هندزفری ای که اولش داد... قرآنی که بعدش داد... و....
و هدیه ای که دادش...

و هدیه ای که امام رضا داد..
و هدیه ای که امام حسین داد...
و هدیه ای که الله داد 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭....

تربت حضرت.... ای واااای...
تربیتی که خودش توی مشهد از یکی گرفته بود... که گفت یک ساعت داشت در مورد ش می‌گفت اون خانمه که میخواست بهش هدیه بده.
می‌گفت هدیه امام رضا بدونش...
می‌گفت بهترین هدیه ای بود که گرفته بودم....
ای وای
ای وای
ای وای....
انقد حسش عمیق بود که زبونم بسته شده بود و چشام لبریز....
سرمو بلند کردم، تابلوی جلو چشمم تو کتابخونه این بود:
لطف خدا بیشتر از جرم ماست.......

ای وای...

می‌گفت و گریه میکردم...
می‌گفت از امام حسین علیه السلام بخواه...
بگو بگو بگو...
به بابات بگو...
به مامانت...
دستشون رو ببوس....
اگه پاشون رو هم می‌تونستی خیلی خوب بود...
می‌گفت و گریه می‌کردم.....
می‌گفت بخور قبل رفتنت...

قبلش داشتم بهش میگفتم که حالم بده.
نمی‌دونم چمه. حالم بد میشه یهو. بدنی...فکری...

فقط پیش خودم میگم امام حسین علیه السلام...
امامم... دردم بی درمون شده و درمونش فقط خودتی...
به موقع به دادم رسیدی آقا... مثل همیشه. آخ که چقد کریمید شما....
آخ آخ آخ....
می‌دونستی دنبال درمون دردمم اما نمیدونم از کجا....
گفتی بیا... بیا بغل خودم.... آخ خدایا....

فاطمه می‌گفت خیلی عجیبه... خیلی بیماران بودن... ولی نشد که بدم بهشون. می‌گفت جز لطف امام حسین علیه السلام چیزی نیست. خودشون به دل انداختن و اینم هدیه بدون از طرف امام رضا علیه السلام.....


+ ساعت استراحت قبلیشم بهم می‌گفت که حرف بزن... می‌گفت تو یه دنیایی داری که برای خودت خیلی واضحه ولی براش واژه نداری که بیان کنی و نمی‌گی... و توی روابطتت منفعلی. می‌گفت نگران بعد ازدواجتم. حرفاش دریچه جدیدی به روم گشود. اینکه چقدر خط قرمز دارم. چقدر گزینشی پیش میرم واسه انتخاب دوست...اینکه مهربونی زیاد و همدلیم باعث میشه دیگران حرفاشونو بزنن ولی چون من از خودم نمیگم ، انتظار دارن همیشه همون آدم باشم و اگه برخلاف اون آدم همیشه باشم براشون عجیبه و ممکنه پسم بزنن...یا کلی احتمالات دیگه. اینکه خط قرمزام مشخص نیست و بعد یه چی میگم یا یه کار یا یه جایی بعد اون آدم تعجب می‌کنه و ازم فاصله می‌گیره. اینکه با همه مدل آدمی دوست میشم. قضیه رشتم متفاوته با دوستی...
سبک ترم، الحمدلله...

+ امام حسین... این آدم کم و حقیر رو سوار کشتی ت کردی... من می‌خوام مامان بابامم سوار این کشتی باشن.... آخ آخ آخ .... 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭...
امام حسین....
ناگفته ها....

+ پیاده روی فرصت خوبیه واسه مرور زندگی....
ای وای
ای وای......

+ حضرت امیر از جنگ برگشتن، کسایی که نمی‌شناختن حضرت رو اومدن دنبال غنیمت.‌‌. میدونستن این آدم غنیمت برای خودش بر نمی‌داره... این فقط بعد مادیشه... یا علی...شما که همه چیو برا همه خوب میخواید...
یا علی.... ای واااااایی هفته دیگه این موقع کجام؟؟؟
وای وای وای........
یا علیییییی........
علی مولا
علی مولا
علی مولا........

به نیابت از.... هدیه به.....

حرف و دردایی که به خودتون فقط باید گفتش.....
یا الله...
نمیدونم.... نمیدونم چجوری حتی یک ذرررررررزه شکرت رو به جا بیارم...
یا الله.....‌..
حبیبی... طبیبی.... عزیزی.... رفیقی.... یا الله.... الله... الله...
الحمدلله...حمد فقط برای توئه... فقط برای تو.... یا الله...‌‌‌
مهربون ترین خدا.... که کسایی که عاشقت بودن و عاشقشون بودی رو بازم برامون فرستادی... با اینکه می‌دونستی قدر نمیدونیم... بازم فرستادی.
الله م.....
دلم میخواد تو تنها دارایی م باشی که با میم مالکیت صداش میکنم و روش غیرت دارم... تو و هرچه که در نظام طولی به شما می رسند.....
یا الله..... حبیب این بنده! یا الله....
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۲۶
ترانه زندگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی