دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

کمکم کن توی بهت این مسیر ... یا رضا...

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۳۹ ب.ظ

این هوای بارونی مشهد و کربلا می چسبه فقط....


+ حال ندارم از جام بلند شم. از صبح همش پهنم. امروز ناهار بعد از شاید پنج روز یه وعده غذایی خوردم بالاخره. این چند روز ب زور شیرینی نخودچی با چای و مثلا آش موسسه و یکم ته دیگ ماکارونی و یه لقمه نون صبحانه خودمو سرپا نگه می داشتم. میخوردم که ضعف نکنم فقط. امروزم اصلا میل نداشتم، ولی به زور شاید پنج تا قاشق برنج خوردم با خورشت. معده م بد شده. دیگه چیزی میخورم اذیت میشه. همین الانش غذا تو گلومه. ولی نمی‌خورم هم ضعف می کنم.

الان باید بلند شم برم سالومه و بعدش کلاس. ولی اصلا حال ندارم.

دلم میخواست یه سرم میزدم و میخوابیدم اگ سرحالم میاره. 

آخرین باری که زیر سرم خوابم برد رو یادمه...

اول دبیرستان بودم. هنگامه عمل داشت. از استرس عمل اون حال خودم بد شده بود. جوری که وقتی وارد بیمارستان شدم برای ملاقات، نمیتونستم بایستم، و فک میکردن مریض خودمم و برام جا خالی می کردن روی صندلی. بعدش همونجا سرم زدن بهم، نفهمیدم چی شد، بیدار شدم شب شده بود دیگه....

هنگامه.... من همونم .... هنوزم من همون خواهرتم....

هنوزم همون خواهرمی که وقتی سال پیش دانشگاهی م بیمارستان بستری شده بودم، برام کتاب فروغ رو خریدی چون می‌دونستی دوست دارم.... هنوزم همونی که هی برام پیامک خنده دار میفرستادی که روحیه بگیرم؟ هنوزم همونی که میخواستی به هرروزی شب پیشم بمونی و صبحش بری سرکار؟

همونی؟ همونم؟

چی شد؟ چرا اینطوری شد؟ ما چی شدیم؟ هنگامه ما چی شدیم؟

دلم تنگته برات خواهری واقعی خودم...


نمیدونم زندگی چیکار کرده باهام، اما میدونم این روزا حتی نا ندارم راه برم... نمیدونم زندگی چیکار کرده باهام، اما این روزا ایستادن روی پاهای خودمم واسم سخته...

نمی‌دونم زندگی چیکار کرده باهام، ولی میدونم بد دلتنگم....

سردمه... سرده...

هنگامه....

نمیدونم چی شدم من لابلای زندگی.... نمیدونم چرا وقتی یه کرم ضدآفتاب میزنم به صورتم مامان کلی ذوق می کنه و میگه اهااان چه خوب شدی. نمی‌دونم چی شدم که دیروز مامان میگه وقتی کردم نمی‌زنی قیافه ت تکیده نشون میده.‌.

چقدر دلم برای یه حال خوب واقعی تنگ شده... برای یه دلخوشی....چقدر دلم هوای اینو کرده که چشمام بخنده از ته دل.....

چقدر دلم میخوادت هنگامه..... چقدر دلم هنگامه ی خودم رو میخواد....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۲۶
ترانه زندگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی