امامم
دلم گریه میخواد...
بی بهونه...
آشفته نیستم اما ساکتم.... ناامید نیستم اما خسته ام.
فقط یکم توی خلوت خودمم. خیلی بهش نیاز دارم.
در حدی که سختمه برای تولد استاد به آذر و سودابه پیام بدم. ولی إن شاءالله فردا ویس رو بدم. چون لازمه و داره دیر میشه...
حالم آرومه تقریبا، فقط دلم تنگه....
دلم تنگته.......
دوستت دارم امامم..... دوستت دارم.....
+ دیروز با آذر و سودابه باغ ایرانی و بعدشم رستوران. رانندگی و حال خوب. خداروشکر. صدقه کنار گذاشتن.
+ امروز خریدن بلیت گرگان..
+ بد اخلاقی ها و تلاش برای درست کردنش.... با مامان و بابا...
ببخشید خدا... ببخشید....
استغفرالله الله ربی و اتوب الیه...
الحمدلله. دوستت دارم خدا.... دوستت دارم عشقم.
امامم دوستت دارم و دلتنگتم😭😭😭... تو رو میخوام... غریبم و تو رو میخوام که غریب ترین ِ غریب ها هستی.... یا الله... یا صاحب الزمان...
+ تابلوی ناز یا صاحب الزمان به رنگ سیز ِ هفت سین مامان حسین امشب...دربند.