و من یتوکل علی الله فهو حسبه❤
فردا اولین وقت دندون پزشکی ای هست که قراره برم خدا بخواد !
+ زنگ زدم برای دکتر متخصص خون. اونی که رها معرفی کرده بود نبود تا نیمه دی. همکارش رو معرفی کرد.
زنگ زدم، برای فردا وقت داد! فردا بعد از دندون پزشکی!
قرار شد خدا بخواد با باران برم. خدایا.... خودت هرچی خیره پیش بیار. یکم اضطراب دارم...
+ بعد از نماز مغرب، قرآن باز کردم. گفتم خدایا درباره این مسأله... حرف میزنی باهام؟
قرآن باز کردم... تعجب کردم. خیلی زیاد! خیلی خیلی زیاد!
همون سوره ای که سر عقد شهید نوید صفری و همسرش قرآن باز کرده بودن اومده بود. همون صفحه یعنی... سوره احزاب...آیه ۲۳...
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ۞
سوره احزاب ؛ آیه ۲۳
از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند
بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند (شهید شدند) و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند.
خدایا ممنون... خودت بهم جهت بده خدا...
عجیب بود. سر قنوت از خدا خواستم اگه خیره ک مامان نیاد دکتر خون رو، خودت به دلش بنداز، و اگه خیره که بیاد ب دلم بنداز... به مامان گفتم، گفتم با باران می رم. گفت باشه!!!
خدایا ممنون....
سجده... و مرور این آیه... و من یتوکل علی الله، فهو حسبه...
حس و لمس عمیقش... خدایا شکرت... ممنووون....
یتوکل علی الله... فهو حسبه... چقدر آرومم کرد و میکنه همین الانشم...
خدایا شکرت. ممنون خدا جونم. الحمدلله.
هرچی خودت بخوای خدا....