دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

تکرار تاریخ یا مرگ حتمی؟

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۲ ب.ظ
از رها پرسیدم. در لحظه جواب داد! باورم نمیشد!
خدارو شکر❤ .
آدرس یه دکتر خون خوب رو داد. إن شاءالله برم..

+ یکشنبه بود نوشیدنی خورده بود. امشب دوباره...
هی هم می خوره. زیاد.
لازم نیست که بگم که چقدر از بوش بدم میاد. چقدر از حالتاش بدم میاد.
دوباره داره زیاد می خوره.
دوباره می خواد دق میکنم بده. ولی من دیگه اون آدم هشت نه سال پیش نیستم.
ولی من دیگه آدمی نیستم که با صدای زمین خوردنش بیدار شم و ببینم وسط آشپزخونه غش کرده و فرش و صورتش پر از خونه...
نه... من دیگه طاقتشو ندارم.... به نظرم کافیه...
دق می کنم این سری اگه بخواد همینطوری پیش بره. باور کن... شک ندارم ش...
+ امروز خوردم زمین. یه ساق پام ورم کرده یکیش هم کبود شده.
عجله داشتم. چادر گرفت زیر پام. البته فکر کنم. اگر نگم که سرم گیج رفت...
+ متنفرم از صدای آهنگش...
خدایا تا اواخر بهمن چجوری تحمل کنم؟😭😭 خودت کمک کن خدا😭😭
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۰۸
ترانه زندگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی