تنهایی لازمم...
حالم خوب نیست ...
نه که بد. یعنی رو به راه نیست...
گیجم. سرم گیجه. سرم درد می کنه.
حوصله نوشتن ندارم اصلا.
میخوام تلگرامم رو پاک کنم.
این یه هفته می میرم من :) ...
نمیدونم برم گرگان یا نه... یا هر چیز دیگه...
امروز دیدمش. نات گود... حالم خوش نیست. من یکی مث اونی که فاطمه الله معرفی کرده بود میخوام که لیاقتش رو ندارم. یا اونوریه که نمیشه یا اینوری که من نمیخوام. و من خسته شدم از این دور.
فکر کن اربعین هم نزدیک باشه.
وای دلم میخواد زار بزنم 😭😭😭
دلم میخواد برم یه جایی که هیشکی نباشه. تنها باشم.... دلم میخواد که....
دیروز با سروناز... چیذر... غروب و بارون و مزار محمد رضا... چای... دیروز... گریه اربعین جامونده ها سر کلاس آرام... دست خودم نبود هق هق م....
دیروز... امروز...
خسته م...خسته...الله مدد....
+ تابلوی حسین رو خریدم... ولی نمیتونم از کیفم درش بیارم...