تنهایی . . .
سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۵۲ ب.ظ
بهار رو میشه تنها بود ... اما پاییز .... ؟!؟!
هوای پاییزی شهرم رو دوست دارم؛ اما تنهام . شدیدا دلم میخواد که با یکی می بودم.
تقابل ارزش ها و نیازها !
خدای من ....
+ تنهایی من اتفاق عجیبی نیست . . .
دیگه ازت نمیخوام که پرش کنی ... فقط کمکم کن از شدت فشار تنهایی نرم سمت اون راهی که دوسش ندارم.
+ داره می باره تنهایی
داره می باره بارون و تو نیستی...
شده این خونه زندون و تو نیستی .... :)
++ نه به اونی که با وجود شوهر، با بقیه دوتا دوتا دوست میشه! دیدم که میگم!! نه به اونی که یه روز سرش خلوت نبوده، هرکی رفته یکی دیگه جاش رو گرفته ... و چه بسا الان هم خوبن.... حداقل از جوونیشون کیف کردن :((
نه به من که ....................... هعی. فقط همین.
۹۵/۰۸/۰۴