دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

۱۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

بعد از یه عالمه اتفاق خوب الحمدلله، که جاهای دیگه ثبت شدن، دوباره...
نمیدونم چرا انقد می‌ترسم که چیزیش شه!
این فکر و خیالا، تپش قلب و استرسا نمی‌دونم چه معنی میده!

+ دیشب تو خواب، نشسته بودم و جیغ می‌کشیدم پشت هم.
یک ساعت بعدش قهقهه!
و هر دو رو هم یادمه.
یادمه چرا جیغ می زدم. انگار اصلا خواب نبودم. انگار میخواستم یک عالمه انرژی منفی رو از خودم دفع کنم.

++ این برگا رو می بینی؟ زرد شدن. چون پاییزه. باید زرد بشن. تو هم فردا زرد میشی، چون طبیعتش همینه.
روز تولد آنا از پنجره کتابخونه، فاطمه می‌گفت.
و حالا امشب...
امشبم قراره زرد بشم... زردی که خدا میخواد و واقعا دستم نیست چیزی...
زردی که همراهه با یه عالمه علائم نوروتیک که این قسمتش فکر کنم دست خودمه و باید کاری کنم ولی نمی‌دونم چیکار....
کاش می شد چشمام می خندید...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۱۸:۱۹
ترانه زندگی