دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

دختر شیشه ای

طرح نقش سکوت بر قامت دلم

کلمات کلیدی

.

احیااااا

شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۵ ق.ظ

خدای من!

احیای شب نوزدهم عالی بود. موسسه.... حس و حال همون موقعم. گریه هام. که تا فردا بعدازظهرش چشمام میسوخت. جیغ زدنام در حدی که صدام گرفته بود.

شب بیست و یکم رفتم همون جایی که دوسه ساله می رم. اینکه این چندسال که می‌رفتم راضی بودم. بعد امسال رفتم اونجا خوب بودا ، اما بنظرم میتونستم خیلی بهتر استفاده کنم. همش تو حس و حال موسسه بودم...

امروز از شیدا پرسیدم که مثلا مزار شهدای دم خونه الناز اینا چطوره. مراسم هست یا نه. ساعتش چنده و اینا. که فردا برم اونجا شاید بهتر باشه.

بعد افطار با مامان رفتیم پارک پیش فسقلی. ساعت دوازده اینا ی شب تونستم آنلاین شم. دیدم کانال کلاسمون گذاشتن که بچه های مشترک ۵ با توجه به استقبال زیاد ، می‌تونیم توی مراسم احیای فردا شرکت کنیم.

وای خدایا چقدر خوب و عالی و عشق... چقدر خوشحال شدم. ممنون واقعا خدا. خدای گلم شکرت. إن شاءالله که بشه بریم.

امشب تو ماشین ویس های شب قدر موسسه رو گذاشتم. مامان خوشش اومده بود. هی می گفت بذار. وقتی متوجه شد که فردا هم هست گفت بپرس ببین منم می تونم بیام یا نه؟ . ولی می دونم که نمی ذارن ... ولی خوب می شد اگه میومد. دوسش دارم خدا. بعد از شما و نماینده هات عشقمه. یه عشقیه در راستای شما.

ممنونم خدای گل و عشق و جون و دلم ❤❤😘😘😘❤❤😘😍😍😍😍

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۲۷
ترانه زندگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی