بدترین خبر.. خاک بر سرت
فکر کنم یه قسمت از قسمت های باقی مونده م تموم شد. مرد.
بدترین خبر عمرم رو شنیدم امروز .......
خاک بر سر من.. خاک بر سرم کنن...
گریه بعد از اتفاق به چه دردت می خوره خب؟ حالا که کار از کار گذشته... حالا که اتفاقی که نباید، افتاده، حالا هی گریه می کنی؟ حالا مثلا حتی جلوی اشکت رو توی مترو و ایستگاه نمی تونی بگیری؟ سر میز ناهار گریه ت می گیره و برای اینکه اشکات رو نبینن به بهونه جمع کردن غذا میری زیر میز و لبات رو گاز می گیری؟ دیگه الان؟ چه فایده؟ چه فایده؟ ....
خدا... چجوری تحملم می کنی؟
چقدر حالم بده.... چقدر حالم بده خدا..... خودمو لایق نمیدونم بخوام بهت نزدیک شم😭😭😭😭
عشق دیرین ِ روز مشترک تو گوشم پلی شده و من بغضم رو میخورم... چجوری بهت نزدیک شم خدا؟ وقتی .... وقتی....
۶ ساله که داری سعی میکنی مسلمون باشی... نتونستی یه آدم رو جذب کنی... نتونستی خواهرت رو یکم مشتاق کنی حتی.... اونوقت.... اونوقت خواهرت توی دوهفته جذب شد.... دوهفته ی کذایی توی ترکیه.... مس/یحی شد.... می فهمی؟ خاک بر سرت.... خاک بر سرت که آنقدر بدی....چی میتونم بگم....